روژان روژان ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

هایپ کوچولو

آغوش مادر برای تو

1391/11/3 13:05
نویسنده : مامان سوزان
531 بازدید
اشتراک گذاری

چشمای بسته تورو با بوسه بازش می کنم
قلب شکسته تورو خودم نوازش می کنم

نمی زارم تنگ غروب دلت بگیره از کسی
تا وقتی من کنارتم به هرچی می خوای می رسی

خودم بغل می گیرمت ...پر میشم از عطر تنت
کاشکی میشد بفهمی که می میرم از نبودنت

خودم به جای تو شبا بهونه هاتو می شمرم
جای تو  گریه می کنم جای تو غصه می خورم

هرچی که دوست داری بگو حرفای قلبتو و  بزن
دلخوشی هات مال خودت درد و دلات برای من

 
من واسه داشتن تو قید یه دنیا رو زدم
کاشکی ازم چیزی بخوای تا به تو دنیامو بدم

خودم بغل می گیرمت پر میشم از عطر تنت
کاشکی میشد بفهمی که می میرم از نبودنت
 
خودم به جای تو شبا بهونه هاتو می شمرم
جای توگریه می کنم جای تو غصه می خورم...


http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1387/08/22/L00954202850.jpg
 
* دلبرکم....
خودم تنهایی فدای اون همه بهونه ها و دلتنگیها و گریه ها و نق زدنها و شیطنتهات برم که همشون برام قشنگه... و همشون برام یه عادت شده...
دلم میخواد تنهای تنها خودم بغل بگیرمت..فقط خودم نوازشت کنم...وای که نمیتونم احساسی که از بغل کردنت بهم دست میده رو با نوشتن توصیف کنم!وقتی تو بغلمی تمام هستی از آن من است...
دلم میخواد منو از خنده هات هیچ وقت بی نصیب نزاری...حتی وقتی بزرگ شدی...که اون برام قشنگترین چیز ممکنه...
دلم میخواد هر چی که برات آرزو هست و از من بخوای و منم بتونم تورو به همه آرزوهای قشنگت برسونم...
دلم میخواد هیچ وقت حتی یه قطره اشک هم نتونه خودشو به گوشه چشمت برسونه...تا دل منم آروم باشه...
دلم میخواد همیشه و همیشه تنت سالم و لبت خندون باشه و تمام درد و بیماریهات برای من باشه...
دلم میخواد حسابی بچگی کنیی و زمانی که بزرگ شدی و برای خودت یه خانم شدی ...هیچ وقت حسرت گذشته رو نداشته باشی...و با یادآوری روزهای گذشتت خنده رو لبهای قشنگت نقش ببنده...
شیرینی زندگیم آغوش مادرانه ام همیشه برایت  باز است...
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)